دستور ژنرال آمریکایی برای تیراندازی به مردم ایران/ وقتی اسلحهها مردم را نشانه گرفتند
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۳۳۰۶۶
مردم ایران در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، روزهای خونینی را پشت سرمیگذاشتند. ۸ بهمن ۱۳۵۷ یکی از همین روزها بود. در این روز عده زیادی از مردم تهران به شهادت رسیدند. فردای آن روز، روزنامهها با تیترهایی چون: «دهها نفر شهید و ۲۰۰ نفر زخمی شدند»، «۶ ساعت جنگ خونین در تهران»، «تهران در آتش و خون»، «خونینترین حادثه پس از فاجعه میدان ژاله» و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرکز اسناد انقلاب اسلامی در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی سری به روزنامه های آن زمان زده است؛ روزنامه اطلاعات نوشت: «آتش و خون بار دیگر چهره تهران را دگرگون کرد و قلب میلیونها نفر را در پایتخت و سایر شهرها به درد آورد.» این گزارش، واقعه روز ۸ بهمن را «یکشنبه خونین» نام نهاد و نوشت: «یکشنبه خونین دیروز از حدود ساعت یک بعد از ظهر آغاز شد و تا چندین ساعت ادامه داشت.» درگیری مردم با نیروهای نظامی رژیم شاه از میدان ۲۴ اسفند (میدان انقلاب اسلامی فعلی) شروع شده بود. گزارش میدانی خبرنگار روزنامه اطلاعات حکایت از آن داشت که «دقایقی بعد از شروع ماجرا، میدان ۲۴ اسفند و خیابانهای اطراف از خون انسانهایی که شهید یا مجروح شده بودند رنگین شده بود.» این گزارش، از صدای مسلسلها و اشک و فریاد مردم مینویسد؛ این که چگونه در تکاپو بودند تا مجروحان را نجات دهند و پیکر شهدا را از میان آتش و خون منتقل کنند.
مردمی که در مقابل دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، قصد حمایت از روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران را داشتند که به ناگاه با شلیک گلوله از سوی ماموران رژیم پهلوی مواجه شدند. مطبوعات نوشتند که این درگیری تا ساعت ۸ شب ادامه داشت.
تعداد شهدای آن روز در هالهای از ابهام باقی ماند. عده شهدای این حادثه، از ۳۰ تا ۱۵۰ کشته و شمار مجروحین نیز تا ۶۰۰ زخمی عنوان شد.
اطلاعات گزارش داد: «براساس آخرین گزارشهایی که خبرنگاران ما تهیه کردند تعداد شهدا و مجروحین در بیمارستانها به این شرح است: هزار تختخوابی ۱۴ کشته و ۱۲۴ مجروح - لقمان الدوله ۲ کشته و ۱۵ مجروح – داریوش کبیر ۴ کشته و ۴۰ مجروح – جرجانی ۳ مجروح – کودکان ۴ کشته ۱۵ مجروح- دکتر شریعتی ۶ کشته ۸۰ مجروح – سینا ۱ مجروح – فارابی ۴ کشته و ۱ مجروح – سوانح ۱ مجروح – شفا یحیائیان ۳ مجروح که دو نفرشان فلج شده اند. فیروزگر ۲ شهید...»
اطلاعات به نقل از دکتر لطفی جراح بیمارستان هزار تختخوابی نوشت: «برعکس کشته شدگان و مجروحین روز جمعه، بیشتر مجروحین دیروز [۸ بهمن] از ناحیه سر و سینه هدف گلوله قرار گرفتهاند و این دقیقا نشان دهنده این مسئله است که در تیراندازی دیروز هدف تنها کشتار بوده و نه پراکندن مردم.»
اغلب رسانهها و خبرگزاریها، واقعه روز ۸ بهمن را خونینترین رویداد بعد از ۱۷ شهریور خواندند.
روزنامه کیهان نیز در گزارش خود از واقعه خونین ۸ بهمن، اسامی تنی چند از شهدا و مجروحین آن رویداد را درج کرد.
اما پشت پرده کشتار خونین ۸ بهمن ۵۷ چه بود؟ ژنرال هایزر آمریکایی که در دیماه همان سال و قبل از فرار شاه از کشور به ایران آمده بود تا رژیم در حال احتضار را نجات دهد، کسی بود که دستور تیراندازی مستقیم به مردم را صادر کرد.
هایزر در خاطراتش که با عنوان «ماموریت به تهران» به فارسی ترجمه شده است مینویسد: «به نظر من روش درست این بود که روی سر راهپیمایان تیراندازی هوایی کنند و از گاز اشکآور استفاده نمایند. اگر این روش موثر نبود، لوله تفنگها باید پایین میآمد تا شکی باقی نماند که نیروها شوخی ندارند. ژنرال قرهباغی فورا با آقای بختیار تماس گرفت و بعد آجودانش را صدا کرد. خیلی سریع به زبان فارسی دستور آتش داد و به طرف من برگشت و گفت: همان طور که صحبت کرده بودیم اوضاع دقیقا کنترل خواهد شد... کمی بعد گزارش رسید که نیروها طبق دستور ما وارد عمل شدهاند. تلاش کرده بودند با تیراندازی مستقیم مردم را متوقف کنند اما بیفایده بوده است. بنابراین رهبران آنان را شناسایی کرده و به سمتشان شلیک کرده بودند. گزارش دقیقی از میزان تلفات نداشتیم.»
سیاست احزاب و تشکلها ۰ نفر برچسبها روزنامه اطلاعات انقلاب اسلامی ایران شهر تهران روزنامه کیهان دانشگاه تهرانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: روزنامه اطلاعات انقلاب اسلامی ایران شهر تهران روزنامه کیهان دانشگاه تهران روزنامه اطلاعات انقلاب اسلامی ایران شهر تهران روزنامه کیهان دانشگاه تهران انقلاب اسلامی ۸ بهمن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۳۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
تنها پسرِ زنی که ۷ سال قبل در جنایتی هولناک به قتل رسیده بود، وقتی به دادسرا رفت تا مقدمات اجرای حکم قصاص را فراهم کند نشانهای از مادرش دید که در نهایت تصمیم گرفت قاتل را ببخشد. اما این نشانه چه بود و پسر مقتول چطور متوجه آن شد؟
به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری آنلاین: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانهاش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند.
بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلا
آنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاص
متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاص
با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث صلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدم
میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجهای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانهای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانهای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.
انتهای پیام